سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاییز 1384 - جوکستان


خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
18768

:: بازدید امروز ::
2

:: موضوعات وبلاگ ::


:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ ::

پاییز 1384 - جوکستان

:: دوستان من ::


با حال

:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: موسیقی وبلاگ ::


:: مطالب بایگانی شده ::

بهار 1385
پاییز 1384

84/7/29 :: 11:14 صبح


1-ترکه تو تاکسی جو میگیرتش کرایه راننده رو هم حساب میکنه .

2-قزوینیه داشته دنبال یه توپ میرفته بهش میگن چرا دنبال توپ میری . میگه آخه دنبال هر توپی یه بچه ای هست .

3-ترکه میره سنگ حجرالاسود رو بوس کنه سرش اون تو گیر میکنه میگه خدایا منو ببخش غلط کردم ، منو نخور!!!

4-یه اصفهانیه خونشون آتیش میگیره به آتش نشانی SMS میفرسته .

5-ترکه میره با پژو 206 مسافرکشی 4 نفر رو سوار میکنه بعدش خیلی تند میره . اولی میگه آقا خیلی داری تند میری . ترکه میگه تا حالا 206 داشتی ؟ طرف میگه نه . ترکه میگه : پس خفه شو . همین طور سرعت رو میبره بالا و تا نفر سوم همین جواب رو میده . چهارمین نفر میگه آقا خیلی تند میری . میگه تا حالا 206 داشتی . میگه : آره . ترکه میگه : پس تورو خدا بگو ترمزش کدومه .  

6-یه انگشتر میره قزوین النگو بر میگرده .

7-به گوسفنده میگن به چه سبکی دستشویی میکنی . میگه : به سبک گروه آریان . ( دونه دونه ........دونه دونه)(نظر شما راجع به این جوکه چیه خداییش راست بگو حالیدی نه؟!)

8-گرگه میره در خونه شنگول و منگول در میزنه ، مامانشون میگه بیا تو بچه ها نیستن

9-یه کرمه میره تو شورت یه پهلوون میگه : رخصت

10-قزوینیه میره پرورشگاه یک بچه رو به فرزندی قبول کنه، مسؤول اونجا ازش میپرسه: بالام‌جان، ........(سانسور ) یا می‌بری؟!!!

11-به خره میگن چرا همیشه سرتو پاین انداختی میگه مگه این ترکا واسه ادم آبرو می زارن.

12-ترکه تو جهنم بوده ...یه روز میره دم در بهشت در میزنه میگه ... ببخشید یخ دارید ؟ میگن داریم ولی نمیدیم ...میگه باشه اشکال نداره اما فردا نیاید بگید آب جوش بدید ها ... !!!

13-بوش و بلر و خاتمی میمیرند میروند جهنم..بعد از یه مدت دلشون برای کشورشون تنگ میشود میروند به شیطان میگن بذار به کشورمون زنگ بزنیم.شیطان میگه باشه ولی گرونه بوش ۵ دقیقه حرف میزند..شیطان میگه ۱۰۰ میلیون دلار..بلر ۵ دقیقه حرف میزنه شیطان مبگه ۱ میلیون پوند..خاتمی میره ۲ ساعت حرف میزنه ..شیطان میگه مجانی بود..خاتمی میگه چرا؟شیطان میگه از جهنم به جهنم زنگ زدن تلفن داخلی است.

14-در خونه ملا نصر الدین رو دزد میبره، ملا میره در مسجد رو میدزده، مردم میگویند احمق چرا در مسجد رو دزدیدی؟ جواب میده! فقط خدا میدونه در خونه من رو کی دزدیده، بیاد دزد رو تحویل بده در خونش رو تحویل بگیره!

15-یه بنده خدایی هیئت میزنه روز عاشورا روی در هیئت مینویسه به علت شهادت امام حسین هیئت تعطیل است.

16-ترکه میره ساندویچی، میگه: ببخشید بندری دارید؟ یارو میگه: بعله. ترکه میگه: پس قربون دستت، ‌بگذار یک حالی بکنیم!!

17-ترکه هر روز زنگ یک کلیسا رو می‌زده و در می‌رفته. آخر پدر روحانی شاکی میشه،‌ یک روز پشت در کمین می‌کنه، تا ترکه زنگ می‌زنه، ‌خرشو می‌گیره. ترکه حول میشه،‌ با تتپته میگه: ببخشید، ‌عیسی هست؟!!

18-ترکه میره خواستگاری، اسم دختره پروانه بوده ولی ترکه قاط زده بوده، یک بند بهش میگفته آهو خانوم! خلاصه وقتی دختره میاد چایی تعارف کنه، ترکه میگه: دست شما درد نکنه آهو خانوم! دختره شاکی میشه، میگه: بابا اسمه من پروانه‌ست نه آهو.ترکه میگه: ای بابا فرقی نداره... حیوون حیوونه دیگه!!!

19-ترکه میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌ صحنه بهش میرسونن که: جواب برج ایفله، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. ترکه میگه: ...ها! پس حتماٌ برج ایفله!!!

20-از ترکه میرسن: اسمت چیه؟ میگه: حمزه، ولی منو تو خونه شیش کوچولو صدا میکنن!!

 

میگم نظر شما به عنوان یک خواننده ی جوک های داش سعید، چیه؟ چه جوریاست؟ شاید ..... بگذریم تشکر از شما که نظرتو میگی. ضمنا جوک های دفعه بعد روز اول مهر لود میکنم.

 


نویسنده : محمد رضا ستاری

نوشته های دیگران ( )